|
جاری چون رود.....شاعر چون چشمه....بی پروا چون آبشار
|
و خوبی، همچون درخت نارون سترگی است که هر بار بعد از هر عصیان
در سایه اش پناه می گیرم
و دست های آلوده ام را پای آن می شویم،
و در آرامشی که احاطه ام کرده،
و سکوت مقدسی که معذبم می سازد
خودم را پیدا می کنم
و فردا روزی است که من با جرات بیشتری
خود را به ایستگاهش خواهم رساند.
فاطمه اسماعیلی