آمار مراسم چای در ژاپن

جاری چون رود.....شاعر چون چشمه....بی پروا چون آبشار

بعد از فهمیدن این نکته جدید که در هر کار و عملی که ما انجام می دهیم انرژی نهفته است و ما در صورتی موفق به دریافت آن انرژی می شویم که بر انجام آن کار تمرکز داشته باشیم و از انجام آن لذت ببریم

تصمیم گرفتم در هر کاری که انجام بدهم تا جایی که بتوانم از آن لذت ببرم  نه اینکه با حس بد خود  به جای انرژی گرفتن از آن تازه به آن انرژی هم بدهم و دست آخر خسته و کلافه باشم . ...

پیرو همین قضیه وقتی ظرف می شویم احساس میکنم طراوتی که آن ظرفها پیدا میکنند به وجود خودم منتقل می شود...

یا حین مسواک زدن به چیدن سفره صبحانه فکر نمیکنم

یا وقتی غذا می خورم سعی می کنم از ذره ذره آن لذت ببرم و اندام متناسبی را در ذهنم تصور کنم..

اگر به این مراقبه پایبند باشم موفق خواهم بود که در لحظه زندگی کنم و در لحظه زندگی کردن باعث رضایت در کلیت زندگی می شود..... حالا احساس می کنم کم کم دارم

مثل سیندرلا می شوم...........

آواز من

رازی به گوش جامدات زمزمه می کند

که آنها را به رقص وا می دارد....

پی نوشت: مطالعه مطالب مربوط به فلسفه مراسم چای واقعا خالی از لطف نیست،  همراه کردن یک کار روز مره با چنین فلسفه ای واقعا هنر بزرگی است ...

+ تاريخ شنبه نوزدهم آذر ۱۳۹۰ساعت 16:11 نويسنده فاطمه. الف |