آمار تا راهرو نباشی کی راهبر شوی

جاری چون رود.....شاعر چون چشمه....بی پروا چون آبشار

از يك دوره اي به بعد اشتياق فراوانم را به بودن در جمع از دست دادم. ترجيح ميدادم كتابي باشد و دوربيني و دفترچه‌اي كه هرچه به ذهنم مي رسد در آن بنويسم. بخشي از اين گرايشاتم به خاطر اين بود كه دوست داشتم متفاوت از بقيه باشم و از بين انواع تيپ‌هاي شخصيتي اين جوري بودن كمال گرايي مرا بهتر ارضا مي كرد. با اينهمه گرچه زياد در جمع ها حضور نداشتم اما بيشتر دغدغه ذهني‌ام اين بود كه به همه كمك كنم. شايد هنوز هم خيلي ها حتي غريبه ها بدون اينكه بدانند در دعاهاي من حضوردارند. بعد كه دانشگاه قبول شدم مسائل مختلف، خوب و بد كم كم مرا بيشتر در خلوتم بردند. بويژه اينكه چندين سال به راه حل مسائلي مي انديشيدم كه اساسا راه حلي نداشت و اين قضيه مرا بدجوري درمانده كرد. حالا كه اندكي خودم را پيدا كرده ام خوشحالم و جاي شكرش باقيست با اين حال هنوز روابطم محدود است. از اين قضيه خيلي ناراحت هم نيستم چون برايم خوب بوده براي من كه دوست دارم كارهايم آگاهانه باشد علي الخصوص روابطم اما هنوز بي مورد نگران ديگران مي شوم علي الخصوص نزديكان كه مبادا برنجانمشان. تعجب مي كنم يك سري از نزديكان را خيلي راحت كنار گذاشتم بدون آنكه مسئله اي پيش بيايد. يك جورهايي هم آنها هم خودم فهميديم كه شرايط موجود تنها فرصتي كه برايمان گذاشته يك سلام و عليك دورا دور است. شايد هم هنوز خيلي ها توجيه نشده اند چون من به افراد بي اندازه نزديك مي شدم آنزمان ها فكر ميكردم رسالتم كلا اين است كه به همه دلگرمي بدهم......... جالب است خواهرم هنوز هم با دوستان دانشگاهي من ارتباط دارد و آنها حال مرا از او مي پرسند. حالا در حال حاضر باز فكر ميكنم بايد همچنان در روابطم روزه دار بمانم چون حد و مرزها را مي شكنم و زياده از حد مسائل آنها را به مشغله ذهني ام تبديل مي كنم. مطمئنم چرخ گردون در چرخش خود است و من براي مثمر ثمر بودن براي خودم نياز به سپري كردن اين دوران دارم. بويژه اينكه فعلا به نتيجه رسيده ام كه اساسا كساني در زندگي بقيه نقشي تاثير گذار دارند كه در گام اول توانسته اند  در زندگي خود اثرگذار باشند.............

من از تمام کسانی که در این دوره گاها بي خبر  از آنها فاصله گرفته ام و ۹۹ در صد آنها وبلاگ خوان نیستند عذر خواهی می کنم به خاطر سرابی که نشانشان دادم. امیدوارم آنها درک کنند که من به این زمان نیاز دارم تا خودم را پیدا کنم...............

+ تاريخ سه شنبه هفتم دی ۱۳۸۹ساعت 0:26 نويسنده فاطمه. الف |