|
جاری چون رود.....شاعر چون چشمه....بی پروا چون آبشار
|
هيچ حس نوشتن ندارم. اما دوست دارم وبلاگم به روز باشد. اخر هفته واقعا برايم سخت گذشت. نمي دانم واقعا چرا اينقدر سخت مي گيرم. اين ژن پنهان و خطرناك را حتما بايد باز نويسي كنم. اين نااميدي را كه يك هويي مثل بختك سراغم مي آيد و مرا اينقدر تلخ مي كند. تمام آن چيزي را كه ساخته ام را به يكباره در اوج عجز و نااميدي دوست دارم ويران كنم............... ولي خوب با همه اين حرفها به يك سري نتايج رسيده ام كه باعث شده الان خوشحال باشم.................شاد شاد........