|
جاری چون رود.....شاعر چون چشمه....بی پروا چون آبشار
|
ما به طبقه متوسط تعلق داریم . دیدگاههای من در طول زمان نسبت به پولدارها دائما در نوسان بوده.گاه آنها را آدمهای بی ملاحظه و خودخواهی یافته ام که جز به خود و منافع و خوشی خود نمی اندیشند و گاه آنها را آدم هایی یافته ام محترم که دارای فکری نظام مند بوده و ثروتشان را از رهگذر ذهنیت خوبشان بدست آورده اند.تا اینکه امروز فهمیده ام افراد چه پولدار و چه متوسط و بی پول مسئله مهم در موردشان این است که بدانند کیستند و به کجا می روند. حالا دیگردر نظر من ارزش این است که یک فردی که از او صحبت می شود چقدر از دنیای اطرافش مطلع است فرقی نمی کند از هر نظر سیاسی و فرهنگی و.....و چقدر از جایگاه خود در این موقعیت اطلاع دارد. حالا دیگر می دانم موفق از نظر من کسی است که دیدگاههای ذهنی اش با واقعیت های دنیای اطرافش بیگانه نباشد. برخی افراد فقط محدوده کوچکی را می بینند و از دنیای در حال گذار کنارشان بی خبرند به خاطر همین تاکتیک های حرکتی شان گاه با واقعیتی که در بیرون در جریان است مغایرت دارد. از جمله خود من . حالا دیگر می دانم که هر طرحی می ریزم باید بدانم این طرح قرار است در کشوری مثل ایران یک کشور بی ثبات به مرحله اجرا در آید یا در جایی دیگر. حالا که اهمیت این موضوع را کشف کرده ام تازه فهمیده ام تا الان چقدر ادم تک بعدی بوده ام. خوشحالم .آدم های تک بعدی در موقعیت های مختلف ناکارآمد عمل میکنند چون هنر دیدن مسئله از زوایای مختلف را ندارند. حالا مثلا دیگر در مورد پول سعی میکنم همه جانبه و واقع بینانه نگاه کنم. مردم به افراد پول دار نزدیک می شوند همه از فرد غیر پول دار کناره میگیرند چون احساس می کنند که مایه دردسر است. اگر وضع من یکم از اینی که هست بالاتر بود بی شک در تمام میهمانی های خانم x شرکت داشتم و تلفن این خانه مدام زنگ می خورد . همه حاضر بودند شراکتی با من کاری را شروع کنند و قس علی هذا.