آمار کیه کیه در می زنه.....

جاری چون رود.....شاعر چون چشمه....بی پروا چون آبشار

تحمل یک سری از موارد همیشه با یک سری توجیهات بسیار ساده می نمود با ربط دادن آنها به یک نیروی بیرونی، علی الخصوص مقدسات .......

اما اکنون که فهمیده ام همه چیز در درون و برون زاییده ذهن خودمان است. آرام کردن ذهن خودم سخت شده است. اما این باخبری بهرحال خیلی خوب تر از بی خبریست .این حس را دارم که حقیقت من، دیگر پشت در است و این روزهاست که در بزند............

 ای بی‌خبر بکوش که صاحب خبر شوی
تا راهرو نباشی کی راهبر شوی
در مکتب حقايق پيش اديب عشق
هان ای پسر بکوش که روزی پدر شوی
دست از مس وجود چو مردان ره بشوی
تا کيميای عشق بيابی و زر شوی
خواب و خورت ز مرتبه خويش دور کرد
آن گه رسی به خويش که بی خواب و خور شوی
گر نور عشق حق به دل و جانت اوفتد
بالله کز آفتاب فلک خوبتر شوی
يک دم غريق بحر خدا شو گمان مبر
کز آب هفت بحر به يک موی تر شوی
از پای تا سرت همه نور خدا شود
در راه ذوالجلال چو بی پا و سر شوی
وجه خدا اگر شودت منظر نظر
زين پس شکی نماند که صاحب نظر شوی
بنياد هستی تو چو زير و زبر شود
در دل مدار هيچ که زير و زبر شوی
گر در سرت هوای وصال است حافظا
بايد که خاک درگه اهل هنر شوی

+ تاريخ دوشنبه نوزدهم اسفند ۱۳۸۷ساعت 12:3 نويسنده فاطمه. الف |