|
جاری چون رود.....شاعر چون چشمه....بی پروا چون آبشار
|
به نظر من یک رابطه برای بالندگی ناگزیر از مواجهه بایک سری از فراز و فرودهاست.مهم این است که ما آن ها را پشت سر بگذاریم و در آنها گیر نکنیم و به این نتیجه تنها زمانی می رسیم که به هدفمند بودن زندگی ایمان داشته باشیم و به اطرافیانمان به عنوان نعماتی نگاه کنیم که در این سفر همراه ماهستند تا به ما کمک کنند. در یک زندگی مشترک هدفمند هر چه زمان می گذرد شناخت افراد با یکدیگر عمیق تر شده و با هم بودنشان معنای بیشتری پیدا میکند.
خوشحالم که این حس زیبا را از نزدیک احساس می کنم آخرین بار که مثل یک دختر بچه لج بازی ام گرفته بود و اخم کرده بودم و حرص مک آرتور را در آورده بودم دقیقا احساس می کردم که هم او و هم خودم می دانیم که این کارها از ما بعید است و این در واقع فقط یک نمایش کودکانه است.یک سناریو ناخودآگاه است برای یک بهانه برای یک شب داغ........