آمار باید پارو نزد وا داد...

جاری چون رود.....شاعر چون چشمه....بی پروا چون آبشار

بهش گفتم احساس سردرگمی می کنم، نه در مورد باورهای ماورایی ام و نه در مورد پذیرش واقعیت های موجود، هیچ یک به نتیجه نمی رسم...در جوابم گفت، آدمیزاد ناگریز 

از اعتماد است، هیچ آدمی را نمی یابی که به راهی که در پیش گرفته، اطمینان صدد در صد داشته باشد، ولی خوب یکجا ماندن  فقط کم کم تو را نسبت به خودت بدگمان می کند

وبه ترس هایت، شاخ و برگ و کم کم این وضعیت- بی عملی- شرایط تو را در حالتی از اضطرار قرار میدهد که نتیجه آن تصمیمات نسنجیده ای است که آینده تو را در اختیار میگیرد

...احساس خوبی دارم حالا  من به این راه قدم می گذارم و دیگر ذهنم را آرام میگذارم و هر لحظه تکرار می کنم،

با هر گامی که بر میدارم به طرح الهیام نزدیکتر می شوم...

+ تاريخ یکشنبه دوم تیر ۱۳۹۲ساعت 0:38 نويسنده فاطمه. الف |