|
جاری چون رود.....شاعر چون چشمه....بی پروا چون آبشار
|
دوست داشتنی درست کند .
کارنامه های بد را پیش از آن که پدر و مادرت ببینند می خورد .
اما در باز کردن در زیاد وارد نیست .
می تواند یک دزد دریایی سنگ در و خشمگین شود .
می تواند قوطی نوشابه را برای عمویت بازد کند .
و یکشنبه ها
می توانی برایش داستان های
خنده دار بخوانی .
از چرخاندن طناب خوشحال می شود . . .
. . . اگر نوبت او برسد .
هنگام راه رفتن خیلی احتیاط نمی کند .
اما برای گرفتن پول توجیبی اضافی
از پدرت خیلی به درد می خورد .
می تواند یک ناو جنگی شود که هیچ گاه غرق نمی شود .
اما از حمام رفتن خیلی خوشش نمی آید .
زمانی که روی پاهایش می نشینی
خیلی راحتی .
اما وقتی او روی پای تو می نشیند
زیاد راحت نیستی .
برای کمک کردن به مادر بزرگت هنگام درست کردن شیرینی محشر است .
و هنگامی که واقعا کار بدی انجام نداده ای
نمی گذارد مادرت تو را کتک بزند .
در شب ها سرد زمستانی با مهربانی
توی رختخوابت می آید .
و نصف شب
پاورچین چاورچین پایین می آید
تا با هم غذا بخورید .
و با خوشحالی ته مانده غذاهای روی میز را می خورد .
در بازی کردن نقش بن چارلی ، دو تبه کار استاد است .
و عاشق غافلگیر کردنت است .
با خوشحالی در بافتن ژاکت به خاله ات کمک می کند .
مخصوصا اگر برای خودش باشد .
دقت می کند تا رد پای کرگدن اطراف خانه نماند .
پرستاری کردن از او موقع بیماری
سرگرمی خوبی است .
و اگر کشاورز باشی
برای شخم زدن مزرعه ات
عالی است .
ساختن خانه برایش سخت است .
ولی در ساحل خیلی با او سرگرم می شوی .
چون در تقلید کردن از کوسه خیلی وارد است .
اگر گرامافون نداشته باشی
خیلی خوب برایت صفحه پخش می کند .
در جشن می توانی لباس دخترانه تنش کنی
اگرچه از این کار خوشش نمی آید .
عاشق قایم باشک بازی است .
راحت می توانی سرش داد بزنی .
پی نوشت: کاملا اتفاقی تعبیر کرگدن به ذهنم آمد که لازم دیدم متن بالا را که از آثار شل سیلور اشتاین
است از اینجا بیاورم.
حالا یک کرگدن ارزون نمی خوای ؟